دانلود رمان شوهر هیولا از کیانا بهمن زاد

دانلود رمان شوهر هیولا از کیانا بهمن زاد

تاریخ انتشار: 23/09/25
5/5 - (2 امتیاز)
  • تعداد صفحات: 1376
  • نویسنده: کیانا بهمن زاد
  • موضوع: عاشقانه ، مافیایی، خشن
بهاء: 35,000ریال | 29,000ریال
اشتراک گذاری:
  • telegram
  • facebook
  • twitter
  • twitter
آنچه در دانلود رمان شوهر هیولا از کیانا بهمن زاد خواهید خواند ...

دانلود رمان شوهر هیولا از کیانا بهمن زاد

خلاصه رمان شوهر هیولا
ژانر:مافیایی خشن کلکلی با پایان کاملا متفاوت

من گناهکارم، تو گناهکاری، همه ما به نوبه خود در این گناه، گناهکاریم
من بدم، تو بدی، همه ما بد بودیم تا گناهکار باشیم، تا گناهکار بمانیم، تا ابد
‌و کلمات ناقص میمانند چون من جفا دیدم تو کینه به دل گرفتی و او انتقام گرفت به کدامین گناه؟به کدامین حکم محکوم شدیم به گناهکاران ابدی؟
هـــمه ما گناهکاریم…همـــه ما در روند ساخته شدن یه مرد هیــــولا شریکیم…حتی ساده ترین دختر این داستان
خیلی وقته ازم ده یک عقبن چون دنیا پوچ تر از اونی كه دنباله گل باشی توی این زندگی یاد گرفتم با قلبی که سمت چپه نمیشه راه راست رفت پس تزریق نفرت در مغز استخوان!
تا وقتی بد نشی نمی فهمن چقدر خوب بودی قصر میسازم با تمام آجرهایی که به سمتم پرت کردن میخواست بازیم بده ولی نمیدونست من خودم قوانین بازیو نوشتم توی یه مدت کوتاه موجوداتی از جنس پلیـــدی به رنگ آدمیت وارد زندگیم شدن و پدرمو ازم گرفتن پس با من از بخشش حرف نزنید چون دقیقا همونجایی از پا درتون میارم که فکر میکنید بازنشستم
شدم مثله یه شعله ای که هیچ دریایی نمیتونه خاموشم کنه…شدم ایفاگــر نقش درد در لبخــندی از جنس ناچاری البته درختی که ریشه های قوی داره به طوفان میخنده منم به تمام بلاهایی که سرم اومد هرهرهر خندیدم
از من به شما نصیحت جلوی وابسته شدنو هروقت بگیرید منفعته با همین قانون کاری کردم زندگی روی معیار حرفام بچرخه
من تو انضباط عصبی رَده رَدم پس هشدار که ارامش ما را نخراشی وگرنه میخراشمتون من ویهان زرگران بایستی به بعضیا بگم ته داستانت منم ته تمام پلیدی هات من شدم ته هر راهی مسیرت به من میخوره عروسک من بودی ولی یه شهر باهات بازی کردن آلزایمر قوی میخواد فراموش کردن لاشی بازیات فراموش بدیها بیرحم بازیات،فیلمات تظاهرات
و اینجاست که بغضش ترکید پسری که غرورش آوازه ی شهر بود اما یه جمله شد الگوی زندگیم اینکه هرکی که برق میزنه طلا نیست شاید چراغ توالته
و در این زمان است که مردی از جنس خون آشام به نام شوهر هیولا به وجود میاید و پرده از روی خیلی از حقایق برداشته خواهدشد