دانلود رمان پیمان بارانی
باران و پیمان، زوج عاشقی هستند که چندسالی از شروع زندگی مشترک و عاشقانشون می گذره، اما بارداری ناخواسته باران و خطری که تهدیدش می کنه باعث می شه این زندگی دچار چالش هایی بشه که خوندنش خالی از لطف نیست.
قسمتی از رمان
نام رمان: پیمان بارانی
نویسنده : زهرا ارجمندنیا
شروع تایپ:۲۵ /۱۰/۱۳۹۶
از فراموش کردنت هراس دارم.از این که روزی چشمان سیاه چال گونه ات را به یاد نیاورم.
از این که میان تمام مردم این شهر ، از کنارت رد شوم و نشناسمت ، از این که عطرت دیگر برایم منبع زندگی نباشد و دست هایت به قوس و قزح اندامم گرفتار نشود.
با تمام این هراس ها به یک چیز ایمان دارم.این که فقط کافیست صدای باران در گوشم بنوازد و عطرش میان لحظه هایم رسوخ کند ، آن لحظه مطمئن هستم در هرکجای این جهان باشم باز هم به عشقت دل می دهم به باران.
آری بیا یک بار دیگر خودمان را دوره کنیم..
قرارمان به وقت پیمانمان..زیر باران!
“بسم رب الحکیم”
مواد خوش عطر و بوی کیک رو با آرامش و دقت درون قالب ریختم و روبه نگاه گرد و کنجکاو آرسین که حرکاتم و دنبال می کرد چشمکی زدم.شیرین خندید و آروم زمزمه کرد : به نظرت خوشمزه می شه مامان؟
خم شدم ، روی سرش و بوسیدم و حین بلند کردن قالب قلبی شکل و قرار دادنش داخل
فر، با مهربونی جوابش و دادم : مگه می شه بد بشه ؟ اونم وقتی پسرکوچولوی من درست کردتش.
با خنده ی بلندی ، هیجان زده از آشپزخونه خارج شد و من بعد بدرقه کردنش با نگاهم ،
دمای فر و تنظیم کردم ، بعد هم جلوی سینک ایستادم تا دستای آردیم و بشورم.صدای
بلند تام و جری در یک لحظه مثل صدای مثل بمب توی خونه بلند شد.صدام و بلند کردم
تا از پس اون ولوم بلند به گوشش برسه : آرسین صدای تی وی رو کم کن.
چشمی گفت اما صدا رو مطمئنا یک شماره بیش تر کم نکرد.ندیده می تونستم حس کنم رفته و چسبیده به صفحه ی تی وی و با هیجان به اون موش و گربه ی بی مزه نگاه می کنه.تلفن بی سیم که روی کانتر رها شده بود زنگ خورد و من حین خشک کردن دستام با پایین لباسم و برداشتن تلفن وارد پذیرایی شدم : بله؟
لینک خرید نسخه کامل رمان پیمان بارانی :
روش اول خریداز طریق زرین پال
روش دوم خرید از طریق کارت به کارت هزینه
اگه به هر دلیلی با خرید از طریق اینترنت با دو روش بالا مشکل دارید میتوانید مبلغ ۸ هزار تومن به شماره کارت زیر کارت به کارت کنید و بعد به شماره تلفن (۰۹۰۲۴۰۸۴۸۵۸) نام رمان رو اس ام اس کنید و لینک رمان رو دریافت کنید
6273811615708754
دانلود رمان پیمان بارانی
باران و پیمان، زوج عاشقی هستند که چندسالی از شروع زندگی مشترک و عاشقانشون می گذره، اما بارداری ناخواسته باران و خطری که تهدیدش می کنه باعث می شه این زندگی دچار چالش هایی بشه که خوندنش خالی از لطف نیست.
قسمتی از رمان
نام رمان: پیمان بارانی
نویسنده : زهرا ارجمندنیا
شروع تایپ:25 /10/1396
از فراموش کردنت هراس دارم.از این که روزی چشمان سیاه چال گونه ات را به یاد نیاورم.
از این که میان تمام مردم این شهر ، از کنارت رد شوم و نشناسمت ، از این که عطرت دیگر برایم منبع زندگی نباشد و دست هایت به قوس و قزح اندامم گرفتار نشود.
با تمام این هراس ها به یک چیز ایمان دارم.این که فقط کافیست صدای باران در گوشم بنوازد و عطرش میان لحظه هایم رسوخ کند ، آن لحظه مطمئن هستم در هرکجای این جهان باشم باز هم به عشقت دل می دهم به باران.
آری بیا یک بار دیگر خودمان را دوره کنیم..
قرارمان به وقت پیمانمان..زیر باران!
“بسم رب الحکیم”
مواد خوش عطر و بوی کیک رو با آرامش و دقت درون قالب ریختم و روبه نگاه گرد و کنجکاو آرسین که حرکاتم و دنبال می کرد چشمکی زدم.شیرین خندید و آروم زمزمه کرد : به نظرت خوشمزه می شه مامان؟
خم شدم ، روی سرش و بوسیدم و حین بلند کردن قالب قلبی شکل و قرار دادنش داخل
فر، با مهربونی جوابش و دادم : مگه می شه بد بشه ؟ اونم وقتی پسرکوچولوی من درست کردتش.
با خنده ی بلندی ، هیجان زده از آشپزخونه خارج شد و من بعد بدرقه کردنش با نگاهم ،
دمای فر و تنظیم کردم ، بعد هم جلوی سینک ایستادم تا دستای آردیم و بشورم.صدای
بلند تام و جری در یک لحظه مثل صدای مثل بمب توی خونه بلند شد.صدام و بلند کردم
تا از پس اون ولوم بلند به گوشش برسه : آرسین صدای تی وی رو کم کن.
چشمی گفت اما صدا رو مطمئنا یک شماره بیش تر کم نکرد.ندیده می تونستم حس کنم رفته و چسبیده به صفحه ی تی وی و با هیجان به اون موش و گربه ی بی مزه نگاه می کنه.تلفن بی سیم که روی کانتر رها شده بود زنگ خورد و من حین خشک کردن دستام با پایین لباسم و برداشتن تلفن وارد پذیرایی شدم : بله؟
تا صفحه ی ۱۵۰ که خوندم عالی بوددددد.
ولی ما که حساب بانکی نداریم چجوری بقیه ی رمان رو بخریم ؟؟؟
واقعا حیف شدددددد
کاش رایگان بودددد
من بقیشو نمیتونم بخونممممم.
Safa در
این رمان رایگان نمیشه؟؟؟
Safa در
سلام فعلا ک ن
علی غلامی در
امکان رایگان شدن هست؟؟؟
Saba در
رمانش عالیه واقعا من از جلد اولش خوندم ولی کاش جلد دومش هم کاملش رایگان بود
Fatemeh در
نمیشه
که رایگان شه
Fatemeh در
تا اونجا ک خوندم عاااالییی
مببنا در
سلام آقای غلامی لطفا رمان پیمان بارانی رو کاملش رو رایگان بزارید . خاهش میکنم ، اخه ماکه حساب بانکی نداریم پدر و مادرامونم که پول نمی دن بخریم ، خواهش میکنم ، کاملش رو بزارین
یه بنده خدا در
سلام تا جایی که خوندم عالی بود آقای غلامی در راه رضای خدا رایگانش کنید انقدر آدم مشتاق منتظر ادامه اش هستن با این وضع و اوضاع شاید بیشتر ماها پول خریدش رو نداشته باشیم ممنون میشم ازتون .
A t در
هم جلد اول بی نظیر بود هم جلد دوم عالی عالی عالی
Hamtaa در
کِی رایگانش می کنین!؟
parnia در
سلام خواهش میکنم ازتون که کاملشو رایگان بزارین
ghazaleh در