توضیحات
دانلود رمان عروس خونبس جلد 2 ( نفس باش به جانم)
در اینجا سکوت او از من نیست
یکی از همراهان همراه من نیست
فضای بستهی غربت دریغا؛
که بر جامش خط پرواز من نیست!
خسته تر از روزهای گذاشته کولهپشتی وسایلش را گوشهی اتاق گذاشت.
به سمت بخار رفت و روشنش کرد
فضا تک اتاق اجارهای سرد و تاریک بود
صبح قبل از خروج خاموش می کرد
تا در پرداخت قبض ماهانه به مشکل نخورد.
جلد اول این رمان رو میتوانید از لینک زیر دانلود کنید
جلد اول رمان عروس خون بس و اجبار
بخشی از رمان
کلید برق را زد نور ضعیفی اتاق کوچک و سردش را روشن کرد. حتی برای
صرفهجویی لامپ کوچکی نصب کرده بود
آنقدر سرمای پاییز پاییز در جانش رخنه کرده بود
که میل به در آوردن پالتویش نداشت
به سمت بخار گازی کوچک رفت شعله اش را
کمی بالا زد دست روی حرارت گرفت
چشم بست و از گرم شدنش احساس رضایت
کرد
کمی که گرم شد کیسهی خریدش را باز کرد
چند عدد تخم مرغ گرفته بود
به نیمرو کردن یکی از آنها بسنته کرد.
آنقدر خسته بود که فقط تای سفره را بست
همانجا کنار بخاری دراز کشید پتو را با چشمان بسته روی کمرش انداخت
چه کسی تصور می کرد دختر حاج علی با آن همه ناز و نعمت اکنون در اتاق کوچک
که مغازهی در یکی از خیابان های پایینشهر
بود گرسنه و سرما زده سر بر بالین بگذار؟
اتاقی کوچک که حمام و دستشویی آن یکی بود! آن هم با هزار دوندگی و اصرار
اجاره کرده بود