توضیحات
دانلود رمان خواستگار پرماجرای باغ انار
من بارانم. دختر شیطونی که کل فامیل و دوستام از دست شیطنتام عاصی شده بودن. ماجرای اصلی زندگی من اون روزی اتفاق افتاد که برای خواهرم خواستگار اومد تو خونه باغ انارمون. قرار شد بهخاطر پسرخالهم که عاشق خواهرم بود، خواستگار رو فراری بدم. هر بلایی که فکر کنید تو باغ انار سرش اوردم، غافل از اینکه دامادو اشتباهی گرفتم…
خلاصه مدتی بعد دانشگاه قبول شدم و با خودم عهد کردم سربهراه بشم اما دقیقا روزای اول دانشگاه بود که اون پسر رو تو کلاسمون دیدم و…
کلام نویسنده: ژانر قصه عاشقانهست و به خاطر شخصیت شوخ باران میشه گفت کمی هم درونمایهی طنز داره که توی طول قصه باعث خندهتون میشه. الهی همیشه لبتون خندون و دلتون شاد باشه
بخشی از رمان
-ریحان نمیای اینور؟
-اوم! چرا میام. وایسا اف اف و بزنم به مامانم خبر بدم.
به سمت خونشون رفت. ریحان بهترین یا بهتره بگم تنها دوستم بود. خونشون روبروی خونه ما بود، ولی بیشتر اوقات خونه ی ما بود. کنار خونه ی ما یه باغ انار بزرگ بود که از حیاط ما توسط یه در کوچیک به هم راه داشتند. علتش هم این بود که خونمون قبلا برای صاحب باغ بوده که پدر بزرگم ازشون خریده بود.